سقوط گفتوگو در فضای مجازی خوزستان
فضای مجازی خوزستان، به جای آنکه میدان گفتوگو باشد، گاهی به صحنه نزاع تبدیل میشود. زیر هر پست و خبر، موجی از توهین و خشم راه میافتد. گویی کسی منتظر است تا فقط بگوید: «من درست میگویم، تو نادانی.» درحالیکه هدف از حضور در شبکههای اجتماعی باید روشن شدن حقیقت باشد، نه نابود کردن طرف مقابل.
این خشم از کجا آمده است؟ شاید از دل دغدغه و دلسوزی برای شهری که دوستش داریم. مردم خوزستان اهل سکوت نیستند؛ درد را میبینند و واکنش نشان میدهند. اما گاهی این واکنش، بهجای واژههای سنجیده، در قالب عصبانیت بیرون میریزد. ریشهاش ناآگاهی نیست، بلکه شوق تغییر است. کافی است یاد بگیریم چطور این انرژی را در مسیر گفتوگو، نقد سازنده و مطالبه مؤدبانه هدایت کنیم تا همان خشم، به نیرویی برای آبادانی تبدیل شود.
نه فرهنگ ایرانی چنین رفتاری را میپذیرد، نه آموزههای اسلامی. ما مردمی هستیم که در ادب سعدی و متانت علی(ع) ریشه داریم. خشم و فحاشی، نه آزادی بیان است و نه مطالبهگری. مطالبه یعنی پرسیدن با خرد، نه شکستن حرمتها با خشم.
اختلاف، طبیعی است. تنوع سلیقه، لازمه جامعه زنده است. میشود نقد کرد، میشود اعتراض داشت، اما با زبان روشن و محترمانه. اندیشه مخالف، دشمن نیست؛ فرصتی است برای یاد گرفتن زاویهای تازه از حقیقت.
تلختر آنجاست که گاهی این پرخاشگری از نخبگان و فعالان اجتماعی و رسانهای دیده میشود. آنان که باید الگوی گفتوگو باشند، گاهی در هیاهوی توهین غرق میشوند. خطای آنان چند برابر است، چون چشم جامعه به رفتار آنان دوخته شده است.
وقت آن است که آداب اختلاف را دوباره یاد بگیریم. بیاموزیم چگونه میشود هم مخالف بود و هم مهربان. خوزستانِ خسته از دعوا، بیش از هر چیز، به احترام نیاز دارد؛ احترامی که از زبان شروع میشود و به دل میرسد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید